اگر در زمینه هوش مصنوعی (AI) بودهاید، بدون شک نام "آزمون تورینگ" را شنیدهاید. این آزمایش برای اولین بار توسط آلن تورینگ در سال 1950 پیشنهاد شد. این آزمایش برای انجام ارزیابی نهایی در مورد اینکه آیا یک هوش مصنوعی به هوش سطح انسانی دست یافته است یا خیر، طراحی شد. از نظر مفهومی، اگر هوش مصنوعی بتواند با موفقیت آزمون را پشت سر بگذارد، به هوشی معادل یا غیرقابل تشخیص با انسان دست یافته است.
ما بررسی خواهیم کرد که آلن تورینگ کیست، آزمون چیست، چرا اهمیت دارد، و چرا تعریف آزمون ممکن است نیاز داشته باشد تکامل یابد.
آلن تورینگ کیست ؟
تورینگ، ریاضیدان بریتانیایی عجیب و غریبی است که به دلیل ایدههای نوآورانه و نگرش آیندهنگرانه خود شناخته میشود.
در سال 1935 و در سن 22 سالگی، کار تورینگ بر روی نظریه احتمالات باعث انتخاب او برای دریافت بورسیه در کالج کینگ در دانشگاه کمبریج شد. ایدههای ریاضی انتزاعی او باعث شد تا به مسیری کاملاً متفاوت در زمینهای که هنوز اختراع نشده بود، سوق پیدا کند.
در سال 1936، تورینگ مقالهای را منتشر کرد که اکنون به عنوان پایه و اساس علم کامپیوتر شناخته میشود. در این مقاله، او مفهوم یک "ماشین جهانی" را ابداع کرد که قادر به رمزگشایی و اجرای هر مجموعه دستوری بود.
در سال 1939، تورینگ توسط اداره کدشکن دولت بریتانیا استخدام شد. در آن زمان، آلمان از "ماشین معمایی" به نام Enigma برای رمزگذاری تمامی سیگنالهای نظامی و دریایی خود استفاده میکرد. تورینگ به سرعت ماشین جدیدی را توسعه داد ("Bombe") که توانایی شکستن پیامهای Enigma را در مقیاس صنعتی داشت. این تحول به عنوان ابزاری برای کمک به عقب راندن تجاوزات آلمان نازی تلقی شد.
در سال ۱۹۴۶، تورینگ به کار بر روی ایده انقلابیاش که در سال ۱۹۳۶ منتشر شد، برای توسعه یک کامپیوتر الکترونیکی که قادر به اجرای انواع محاسبات بود، بازگشت. او طرح دقیقی برای چیزی که موتور محاسبات خودکار (ACE) نامیده میشد تولید کرد.
در سال ۱۹۵۰، تورینگ کار مهم خود را منتشر کرد و از او پرسیده شد که آیا "ماشین میتواند فکر کند؟". این مقاله علم کامپیوتر و هوش مصنوعی را کاملاً متحول کرد.
در سال ۱۹۵۲، پس از گزارش یک مرد جوان به پلیس، تورینگ به دلیل فعالیتهای همجنسگرایانهاش به جرم بیحیایی فاحش محکوم شد. به همین دلیل مجوز امنیتی او برای دولت لغو شد و حرفه او نابود شد. برای تنبیه او اخته شیمیایی شد.
در حالی که زندگی اش از هم پاشیده شده بود، بعداً در ۸ ژوئن ۱۹۵۴ توسط نظافتچیش در خانهاش کشف شد. او روز قبل بر اثر مسمومیت با سیانید درگذشت. یک سیب نیمه خورده کنار بدنش افتاده بود. حکم پزشکی قانونی خودکشی بود.
خوشبختانه، میراث او همچنان زنده است.
آزمون تورینگ چیست؟
در سال ۱۹۵۰، آلن تورینگ مقاله مهمی با عنوان "ماشینآلات محاسباتی و هوش" را در مجله مایند منتشر کرد. در این مقاله به طور مفصل سوالی مطرح شد که "آیا ماشینها میتوانند فکر کنند؟" را پیشنهاد داد. این مقاله توصیه میکند که به جای تلاش برای تعیین اینکه آیا ماشین میتواند فکر کند یا خیر، به جای آن دستگاه را با "بازی تقلیدی" آزمایش کنیم. این بازی ساده با سه نفر انجام میشود:
-یک مرد (الف)
- یک زن (ب)
- و یک بازجو (ج) که ممکن است از هر دو جنس باشد.
این بازی در اینجا به شرح زیر است: بازجو در یک اتاق میماند که از مرد (A) و زن (B) جدا شده است، و هدف او این است که تشخیص دهد که کدام یک مرد است و کدام یک زن. در این حالت، هدف مرد (A) این است که بازجو را فریب دهد، در حالی که زن (B) ممکن است برای کمک به بازجو (C) تلاش کند. برای ایجاد این انصاف، از هیچ نشانه کلامی استفاده نمیشود و تنها پرسشها و پاسخهای تایپی ارسال میشود. سپس سوال پیش میآید: بازجو چگونه میداند به چه کسی اعتماد کند؟
بازجو آنها را فقط با برچسبهای X و Y میشناسد و در پایان بازی به سادگی بیان میکند که "X است و Y است B است" یا "X است B و Y است A".
سپس سوال پیش میآید که اگر مرد (A) یا زن (B) را حذف کنیم و آن شخص را با یک سیستم هوش مصنوعی جایگزین کنیم، آیا دستگاه میتواند از سیستم هوش مصنوعی خود برای فریب بازجو (C) استفاده کند تا باور کند که او مرد است یا زن؟ این در اصل ماهیت تست تورینگ است.
به عبارت دیگر، اگر قرار باشد ناآگاهانه با یک سیستم هوش مصنوعی ارتباط برقرار کنید و فرض کنید که "موجودات" از طرف دیگر یک انسان هستند، آیا هوش مصنوعی میتواند شما را به طور نامحدود فریب دهد؟
چرا آزمون تورینگ مهم است ؟
در مقالهای که آلن تورینگ نوشته، او به واقعیت اشاره کرد که معتقد بود آزمون تورینگ در نهایت ممکن است شکست بخورد. او این موضوع را به این صورت بیان کرد: "تا سال 2000، من اعتقاد داشتم که در حدود پنجاه سال آینده، برنامهنویسی رایانههایی با ظرفیت ذخیرهسازی حدود 10^9 امکانپذیر خواهد بود. آنها را به گونهای برنامهریزی کنید که در انجام بازی تقلیدی، توانایی بیش از 70 درصد شانس شناسایی درست توسط یک بازجوی معمولی را پس از پنج دقیقه بازجویی نداشته باشد."
زمانی که به تست تورینگ از طریق لنز مدرن نگاه میکنیم، به نظر میرسد که یک سیستم هوش مصنوعی قادر به فریب یک انسان به مدت پنج دقیقه باشد. موارد متعددی وجود دارند که نشان میدهند برخی از چتباتها ممکن است توانایی گذراندن آزمون تورینگ را داشته باشند. به عنوان مثال، در سال 2014، یک چتبات به نام یوجین گوستمن مدعی شد که توانسته است در یک رویداد دانشگاه ریدینگ، آزمون تورینگ را با موفقیت پشت سر بگذارد و 33 درصد از داوران را متقاعد کند که انسان است. اما بسیاری از افراد به این دستاورد شکاک بودند و نقدهایی به محدودیتهای آزمون و ناتوانی در ارائه شواهد آتی ارائه دادند.
همچنین، در سال 2018، Google Duplex، یک سیستم رزرو تحت استفاده از Google Assistant، با یک آرایشگاه تماس گرفت و با موفقیت موعدی را برای کوتاه کردن مو تعیین کرد. در این مورد، سیستم هوش مصنوعی خود را به عنوان یک سیستم هوش مصنوعی معرفی نکرد و در حین تماس تلفنی به نظر میرسد که به شکل انسانی عمل کرده و مسئول پذیرش را در این ارتباط فریب داده است. این نشان میدهد که سیستمهای هوش مصنوعی به موفقیت میتوانند در تعاملات انسانی فریب دهند.
بله، درست است که پردازش زبان طبیعی (NLP) و زیرشاخههای آن، از جمله درک زبان طبیعی (NLU) و تفسیر زبان (NLI)، نقش مهمی در توانایی ماشینها در درک و پاسخ به سوالات به زبان طبیعی ایفا میکنند. با این حال، حتی اگر یک ماشین قادر به پاسخ به سوالات با دقت بالا بر اساس دادههای دانش آنلاین باشد، این نشانگر هوشمندی و درک کامل زمینه پشت سوالات نیست.
موتور واتسون که توانست در بازی Jeopardy قهرمانان جهان را شکست دهد، واقعاً یک انجاز قابل توجه بود. اما واتسون در این بازی به دانش خود از طریق دانلود محتوای بسیار زیاد از اینترنت دسترسی داشت و از طریق پردازش موازی این دادهها، به سوالات پاسخ میداد. این توانایی در دسترسی به حجم عظیمی از دانش، نشان از قدرت پردازشی واتسون است، اما همچنین نشانگر آن است که این سیستم به طور کامل زمینه و مفهوم پشت سوالات را درک نمیکند.
از این رو، اگر هوش مصنوعی بخواهد به سطح یک انسان را در درک زمینه و پاسخ به سوالات برساند، نیاز به یک فهم عمیق و مفهومی از موضوعات مختلف و ارتباطات زبانی دارد که تا کنون توسط ماشینها به اندازه کافی پیشرفت نکرده است.
آیا آزمون تورینگ باید تکامل یابد؟
بله، تاریخچه هوش مصنوعی نشان می دهد که هر بار که این زمینه به یک شاهکار جدید دست می یافته که اولاً معتقد بودیم فقط انسانها قادر به انجام آن هستند، استانداردها و انتظارات به چالش کشیده میشوند. هوش مصنوعی با اتفاقات مهمی نظیر پیروزی کامپیوتر بر شطرنجبازان حرفهای (به ویژه بازی کاسپاروف در مقابل دیپ بلو در سال 1996) یا پیشرفت در بازی Go، این انتظارات را به چالش کشیده و نشان داده است که هوش مصنوعی به سمت تواناییهای انسانی حرکت میکند.
به نظر میرسد آزمون تورینگ یکی از معیارهای مهم برای اندازهگیری پیشرفت در هوش مصنوعی مانده و هر گام جدید در این زمینه توجه و ارزیابی بیشتری به خود جلب میکند. اما مهم است که توجه داشته باشیم که هوش مصنوعی هنوز به توانایی کامل درک، تفسیر و ایجاد مفاهی دست نیافته است که در مقایسه با انسانها، به زمان بیشتری نیاز دارد.
بله، شما به طرح مهمی در مورد توسعه و پیشرفت هوش مصنوعی اشاره کردید. از جاهای مختلف، توانایی هوش مصنوعی در شکستن حریفان انسانی در بازیهای پیچیده نشان داده شده است، از جمله پیروزی AlphaGo در برابر قهرمانان Go حرفهای.
نگاه به تست تورینگ از زاویههای مختلفی، از جمله توانایی تعامل موثر در محیطهای واقعی، میتواند معیاری معتبرتر برای ارزیابی هوش مصنوعی باشد. آزمون تورینگ معمولاً با موقعیتهای چت و پاسخ به شکلی متنی مرتبط است، اما اگر یک سیستم هوش مصنوعی بتواند به شکل گستردهتری با محیط پیرامونی تعامل کند و در واقع "زندگی" کند، میتواند یک قدم بزرگ در راستای توسعه هوش مصنوعی به سمت هوش عمومی (AGI) باشد.
پیشرفت در زمینه هوش مصنوعی باعث ایجاد چالشهای جدیدی برای اندازهگیری و ارزیابی میشود و امکان تعریف مجدد استانداردها و آزمونها وجود دارد. امیدوارم که با پیشرفت فناوری، هوش مصنوعی بتواند به نحوی تعاملی و موثر با محیطهای پیچیدهتر و به عنوان یک "فرد" در جامعه عمل کند.