چرا باید به هوش مصنوعی بیاموزیم که با ما همدردی کند؟
-
1402/8/1
-
تحقيق و پژوهش
-
8376
-
0
-
0
هوش مصنوعی اکنون در مراحل ابتدایی توسعه و پیشرفت قرار دارد و فاصله زیادی تا تسلط یا احساس دارد. به عنوان یک مهندس کامپیوتر با بیش از 15 سال تجربه در زمینه هوش مصنوعی، شاهد رشد سریع این فناوری به ویژه در 12 ماه گذشته بودهام. اما باید به خاطر داشت که هوش مصنوعی، به ویژه هوش مصنوعی مولد، هنوز در مراحل اولیه توسعه است.
هر چند که هوش مصنوعی به سرعت به بلوغ پیش میرود، اما باید به یاد داشت که این یک مسیر پیشرفتی است. هنوز پیشروی زیادی در مسیر بهدستآوردن توانمندیهای هوش مصنوعی وجود دارد.
در این مسیر به سمت تکامل هوش مصنوعی، ما نباید از مسائل مهمی چون تسلط کامل یا تصاحب جهان ترسیده و به توسعه پایدار و مسئولانه آن تمرکز کنیم. برای جلوگیری از ایجاد نگرانیهای بیمورد در مردم و جامعه، شرکتها باید به سمت ایجاد نسل جدیدی از رباتهای هوش مصنوعی با قابلیتهای مانند تشخیص و تفسیر ویژگیهای انسانی پیش بروند. این به تمامی کاربران کمک میکند تا هوش مصنوعی را به عنوان یک ابزار مفید برای افزایش تجربهها و کمک به زندگی روزمرهشان ببینند و از ادغام آن در روزمرگی و زندگی عادی بدون نگرانی بیشتری بهرهبرند.
چرا باید از هوش مصنوعی بترسیم ؟
هوش مصنوعی یک فرد واقعی نیست. این فناوری دانشی فراتر از قابلیت های یک فرد معمولی در مورد انسانها دارد. مدلهای زبانی نظیر مدل GPT-4 قادر به درک و پردازش انواع متونی هستند، از کتب تا مطالب Reddit، پستهای وبلاگ شرکتها و سوابق دولتی و بسیاری دیگر.
مدلهای مشابهی که برای هوش تجاری و پشتیبانی از مشتریها طراحی شدهاند، قادرند به صورت هماهنگ دادههای ذخیرهشده در سرورهای یک شرکت را بررسی کنند، از جمله جزئیات پیچیدهی خرید مشتریان و حتی نگرشهای احساسی در تعاملات آنها با رباتهای چت. این به شرکتها کمک میکند تا به صورت سریع و دقیق به دادهها و اطلاعات آماری دسترسی داشته باشند که در غیر این صورت ممکن بود سالها طول بکشد.
هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری چندمنظوره و تعاملی، به مرور در زندگی ما جا میگیرد و در حوزههای مختلفی از خدمات مشتری تا مراقبتهای بهداشتی و... ادغام میشود. این ادغام و تعامل با هوش مصنوعی نیازمند تنظیم و هماهنگی است تا به نیازها و ارزشهای ما پاسخ دهد.
به طور طبیعی، بسیاری از مردم به خاطر آگاهی از قابلیتهای گسترده هوش مصنوعی نگرانی میکنند. بنابراین، تمرکز توسعهدهندگان و شرکتها بر ایجاد رباتهای چت هوش مصنوعی با شخصیت و نام گذاری خاص، به تنهایی نمیتواند این نگرانیها را برطرف کند. بلکه بهتر است پیشرفت هوش مصنوعی به کیفیتهایی مثل بهبود آگاهی از متنوعیت موضوعات، ایجاد ارتباط و سفارشی سازی تمرکز کند تا به کاربران اجازه داده شود در تعاملات خود با هوش مصنوعی حس حمایت و درک بیشتری داشته باشند.
آینده هوش مصنوعی همدلی است نه اتوماسیون
تمرکز بر توسعه هوش مصنوعی انسانی به جای اختصاص منابع به تنظیم دقیق «شخصیتها» الکسا یا سیدنی مواردی را بهبود میدهد. این نوع هوش مصنوعی تلاش میکند تا احساسات و عواطف کاربر را تفسیر کند و پاسخ مناسبی را با توجه به نیازهای خاص کاربر ارائه دهد. در واقعیت، این نوع برنامهنویسی رباتهای هوش مصنوعی را قادر میسازد تا به انسانها کمک کنند تا تعاملات خود را بهبود بخشند و به شکل طبیعیتری ارتباط برقرار کنند. در واقع، هدف از هوش مصنوعی انسانی این است که همدلی در تعاملات با انسانها شبیهسازی شود.
برای مثال، فرض کنید یک شخص برای اولین بار درخواست وام مسکن میدهد و وامدهنده از یک ابزار هوش مصنوعی برای خودکارسازی فرآیند جمعآوری و پردازش اطلاعات مالی استفاده میکند. اما ممکن است که متقاضی که از قبل تجربه خرید خانه نداشته باشد، سردرگمی و ناراحتی بیشتری داشته باشد. اگر از یک ابزار هوش مصنوعی انسانی استفاده شود، سردرگمی متقاضی تشخیص داده شده و به او به صورت همدلانه کمک میکند، راهنمایی شخصی ارائه میدهد و باعث میشود که فرآیند کمتر ترسناک و دوستانهتری باشد. این لمس "انسانی" باعث افزایش تجربه کلی متقاضی میشود و احتمال برقراری تعامل موفق تر با او را افزایش میدهد.
هوش مصنوعی جایگرین شغل های انسانی نمیشود
استفاده از هوش مصنوعی انسانی بیشتر به این معنی نیست که کارگران انسانی جایگزین خواهند شد. بلکه باید در نظر گرفت که از طریق هوش مصنوعی میتوان قدرتها و مهارتهای انسانی را تقویت کرد و نقاط ضعف را جبران نمود.
هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار قدرتمند میتواند فراتر از افزایش بهرهوری عمل کند و در واقع به افزایش قابلیتهای انسانی کمک کند. به عنوان مثال، یک نویسنده ممکن است از هوش مصنوعی برای تحریک خلاقیت خود استفاده کند، یا یک مدیر منابع انسانی ممکن است از هوش مصنوعی برای شناسایی نامزدهای مهارتی بهتر از میان جمعیت گسترده استفاده کند. این مزایا تنها در صورتی به دست میآید که هوش مصنوعی انسانی و همدلانه باشد.
از این جهت، هوش مصنوعی میتواند به ما کمک کند تا در کارهایی که انجام میدهیم بهبود یابیم، مهم نیست که چه کاری انجام میدهیم. این به معنای بهرهبرداری از تواناییهای هوش مصنوعی برای ارتقاء تجربیاتمان و دستیابی به نتایج بهتر است، که در نهایت باعث افزایش رضایت از کار میشود.
هوش مصنوعی برای شناخت انسانیت
ما نیازی به هوش مصنوعی نداریم تا بیشتر شبیه انسان باشیم - ما به آن نیاز داریم تا انسانیت خود را بشناسیم. پتانسیل فناوری هوش مصنوعی بسیار بزرگ است و میتواند تأثیر تحولآفرینی مشابهی که در رایانش ابری و اینترنت دیدهایم را داشته باشد. این همانند اینترنت آماده است تا انقلابی در نحوه انجام تجارت، تصمیمگیری و تعامل با یکدیگر ایجاد کند.
اما باید توجه داشت که تغییرات تدریجی خواهند بود و ما باید از این فرصت استفاده کنیم تا از مزایای هوش مصنوعی با حداکثر پتانسیل استفاده کنیم. همانطور که ما هوش مصنوعی را در جوانب مختلف زندگی خود ادغام میکنیم، ضروری است که سیستمهای هوش مصنوعی با ارزشها و نیازهای ما هماهنگ شوند.
برای دستیابی به این هماهنگی، باید تمرکز را بر روی توسعه هوش مصنوعی انسانی قرار دهیم. این به معنای طراحی سیستمهای هوش مصنوعی است که نه تنها وظایف را به طور موثر انجام میدهند، بلکه تفاوتهای ظریف انسانی را نیز درک میکنند، با ترجیحات فردی سازگار میشوند و تجربیات روزانه ما را افزایش میدهند. با تقویت این رابطه همزیستی بین انسان و هوش مصنوعی، میتوانیم بدون ترس از آن برای تقویت کار و تعاملات خود استفاده کنیم.