تاثیر سه قانون رباتیک آسیموف بر هوش مصنوعی

  • 1402/10/19
  • تحقيق و پژوهش
  • 4015
  • 0
  • 0
image

سه قانون مهم رباتیک که در دنیای علمی تخیلی به نمادی تبدیل شده‌اند، در جامعه هوش مصنوعی و رباتیک نشان‌دهنده اهمیت طراحی صحیح سیستم‌های بدون خطا می‌باشند.

برای درک بهتر این سه قانون، ابتدا نیاز است تا به ذهن درخشانی که این قوانین را ایجاد کرده است، که نویسنده فقید داستان‌های علمی تخیلی، ایزاک آسیموف، متعلق است، بپردازیم. سپس باید درک کنیم که چگونه می‌توانیم این قوانین را به گونه‌ای تطبیق دهیم که بتوانیم از آنها برای حفظ امنیت و خوبی بشریت بهره‌مند شویم.

ایزاک آسیموف ، ظهور یک نابغه

ایزاک آسیموف در ۲ ژانویه ۱۹۲۰ در روسیه متولد شد و در سن سه سالگی به ایالات متحده مهاجرت کرد. او در بروکلین، نیویورک، بزرگ شد و در سال ۱۹۳۹ از دانشگاه کلمبیا فارغ‌التحصیل شد. آسیموف در طول دوره فعالیت خود بیش از ۵۰۰ کتاب نوشت یا ویرایش کرد.

وی به عنوان یکی از نمادهای برجسته دنیای علمی تخیلی شناخته می‌شود و در کارهای خود تاثیرگذار بود. آغاز کار آسیموف در یارد نیروی دریایی فیلادلفیا بود، جایی که با دو نویسنده مشهور علمی تخیلی، ال. اسپراگ د کمپ و رابرت ای. هاین‌لاین آشنا شد.

ال. اسپراگ د کمپ نویسنده‌ای برنده جایزه بود که بیش از ۱۰۰ کتاب نوشت و در دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ یکی از چهره‌های برجسته داستان‌های علمی تخیلی بود. او آثار معروفی نظیر "سقوط تاریک" (۱۹۳۹)، "چرخ‌های IF" (۱۹۴۰)، "اسلحه برای دایناسور" (۱۹۵۶)، "ارسطو و اسلحه" (۱۹۵۸) و "جلال آن است که بود" (۱۹۶۰) به دنیا انتقال داد.

رابرت ای. هاین‌لاین نیز احتمالاً محبوب‌ترین نویسنده علمی تخیلی در دوران اوج حرفه‌اش بود. او همراه با آیزاک آسیموف و آرتور سی. کلارک به عنوان «سه نفر بزرگ» نویسندگان داستان‌های علمی تخیلی در نظر گرفته می‌شد. برخی از محبوب‌ترین آثار رابرت ای. هاین‌لاین شامل "آزادی فارنهام" (۱۹۶۴) و "فراتر از غروب خورشید" (۱۹۸۷) هستند. احتمالاً نسل کنونی او را بیشتر با اقتباس سینمایی از رمان "سربازان کشتی ستاره‌ای" (۱۹۵۹) می‌شناسد.

این غول‌های داستان‌های علمی تخیلی، آسیموف را نه تنها به عنوان یک نویسنده الهام‌بخش بلکه به عنوان یک مقاله‌نویس و سخنران معتبر در جامعه علمی نیز تبدیل کردند.

سه قانون رباتیک

ایزاک آسیموف اولین نویسنده بود که در داستان کوتاه به نام "دروغگو!" از اصطلاح "رباتیک" استفاده کرد که در سال 1941 منتشر شد.

اندکی پس از آن، داستان کوتاه او با عنوان "Runaround" در سال 1942 به جهان سه قانون رباتیک آشنا کرد. این قوانین عبارتند از:

  1. یک ربات نمی تواند به انسان آسیب برساند یا با عدم اقدام، اجازه آسیب رساندن به انسان را بدهد.
    2. یک روبات باید از دستوراتی که توسط انسان ها داده می شود اطاعت کند، مگر در مواردی که چنین دستوراتی با قانون اول در تضاد باشد.
    3. یک ربات باید از وجود خود محافظت کند تا زمانی که چنین حفاظتی با قانون اول یا دوم در تضاد نباشد.

این سه قانون رباتیک توسط ایزاک آسیموف برای ایجاد نکات جالب در داستان‌های علمی تخیلی طراحی شده‌اند. او این سه قانون را در مجموعه‌ای از 37 داستان کوتاه علمی تخیلی و شش رمان به نام "روباتیک" به تصویر کشید که در آن ربات‌های پوزیترونیک نقش اصلی را بازی می‌کردند.

یکی از این داستان‌ها با عنوان «من، ربات» بعداً به فیلمی با همین نام اقتباس شد. این فیلم در سال 2004 منتشر شد و داستانی در دنیایی دیستوپیایی به تصویر می‌کشد که در آن روبات‌ها تحت سه قانون آسیموف عمل می‌کنند.

با توسعه فناوری و هوش مصنوعی، ما به سرعت به نقطه‌ای رسیده‌ایم که این مفاهیم علمی تخیلی به واقعیت تبدیل شده‌اند. همچنین، سه قانون رباتیک به عنوان یک مبحث مهم در بحث‌های هوش عمومی مصنوعی (AGI) نیز شناخته می‌شوند. در مقالات بعدی به بررسی AGI و چگونگی اعمال این سه قانون برای جلوگیری از مشکلات احتمالی در آینده خواهیم پرداخت.

هوش عمومی مصنوعی (AGI)

در حال حاضر بیشتر انواع هوش مصنوعی که روزانه با آن‌ها مواجه می‌شویم به عنوان "هوش مصنوعی باریک" تعیین می‌شوند. این نوع از هوش مصنوعی عملکرد مفید خود را در زمینه‌های خاص و محدود اجرا می‌کند. به عنوان مثال، وسیله نقلیه‌های خودران می‌توانند در خیابان‌ها حرکت کنند، اما به دلیل محدودیت‌های "باریک" خود، نمی‌توانند وظایف دیگری را انجام دهند. همچنین، سیستم‌های تشخیص تصویر ممکن است به راحتی تصاویر را شناسایی کنند، اما با وظایف دیگری به سختی سازگار شوند.

هوش عمومی مصنوعی، معمولاً به عنوان "AGI" شناخته می‌شود، نوعی هوش مصنوعی است که می‌تواند به مانند انسان یاد بگیرد، تطبیق پیدا کند، چرخش کند و در دنیای واقعی عمل کند. این نوع از هوش، دامنه آن محدود نیست و می‌تواند با هر موقعیتی سازگار شود و یاد بگیرد که چگونه با مشکلات دنیای واقعی کنار بیاید.

اگرچه هوش مصنوعی به سرعت در حال پیشرفت است، ما هنوز به دستیابی به AGI نرسیده‌ایم. زمانی که به دستاورد AGI می‌رسیم، موضوع زمانی مطرح است و افراد مختلف نظرهای مختلفی در این خصوص دارند. یکی از تئوری‌ها، ارائه شده توسط ری کورزویل، مدعی است که تا سال 2029 به AGI خواهیم رسید. این زمانی‌ترین نگاه به دستیابی به یک سطح پیشرفته از هوش مصنوعی است.

در این راستا، ایجاد یک سری قوانین کدگذاری شده برای هوش مصنوعی می‌تواند ضروری باشد. این قوانین نه تنها باید به سه قانون رباتیک شبیه باشند، بلکه پیشرفته‌تر و قادر به مدیریت تعاملات پیچیده بین انسان و هوش مصنوعی در دنیای واقعی باشند.

قوانین مدرن رباتیک

با اینکه سه قانون رباتیک در دنیای ادبیات علمی تخیلی به عنوان نمادین شناخته می‌شوند، اما نقص‌های قابل توجهی در برنامه‌ریزی جدی ربات‌ها دارند. این سه قانون اصطلاحاً در داستان‌ها و رمان‌ها به کار می‌روند و تضادهای میان آنها یا حداقل تفسیرهای متفاوت باعث مواجهه روبات‌ها با انسان‌ها، تضادات در حقوق و تبارشناسی شده‌اند.

مشکل اساسی در قوانین فعلی، این است که همیشه از دستورات انسانی پیروی می‌کنند و به همیشه از خود محافظت می‌کنند که ممکن است در تضاد باشد. به عبارت دیگر، آیا ربات می‌تواند در برابر سوءاستفاده مالک خود از خود دفاع کند؟

یکی از چالش‌های اصلی این است که چگونه یک مکانیزم ایمن در مورد خرابی ربات برنامه‌ریزی شود؟ چگونه می‌توان به یک ربات دستور داد که بدون در نظر گرفتن عواقب، خود را خاموش کند؟ مثلاً اگر یک ربات در حال نجات یک زن از آزار باشد و شوهر او دستور دهد ربات باید خود را خاموش کند، آیا ربات باید به این دستور عمل کند؟

سوالات متعددی پیرامون اخلاقیات برنامه‌ریزی ربات‌ها وجود دارد که به چالش‌های اخلاقی و قانونی مربوط به آینده هوش مصنوعی اشاره دارند. این تبادل اطلاعات و بحث در مورد این چالش‌ها نشان‌دهنده اهمیت مؤسساتی مانند مؤسسه آینده زندگی است که باید پیش از ظهور یک هوش مصنوعی عمومی، این موضوعات را جدی بگیرند.

تگ ها