در گذشته، هنر و خلاقیت به شیوههای مختلف تحت تأثیر هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی قرار گرفته است. پلتفرمهایی همچون BlueWillow و سرویسهای مشابه از جمله Midjourney و Dall-E 2، توانایی تولید تصاویر بسیار واقعی و باورنکردنی را با استفاده از چند کلمه تنها را دارند. این فناوری نوین بسیاری را متعجب میکند و پرسشهای زیادی ایجاد میکند؛ آیا این میتواند آینده هنر باشد؟ آیا این فعالیتها قانونی هستند؟ و چگونه میتوانم در این زمینه مشارکت داشته باشم؟
با اینکه هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی امکانات خلاقی جدیدی را فراهم میکند، اما همزمان نگرانیهای زیادی در زمینه حق چاپ، اخلاق، اصالت، و اثرات بر صنایع خلاق به وجود آورده است. در این مقاله، به بررسی رشد مداوم در کیفیت و دسترسی به هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی، بحثهای اطراف مسائل مالکیت و اصالت، تأثیرات بر صنایع خلاق، و مسائلی که در مورد محدودیتهای خلاقیت مصنوعی پیش میآید، خواهیم پرداخت.
ظهور هنر تولیدشده توسط هوش مصنوعی
هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی به تازگی به دلیل تولید تصاویر باکیفیت شناخته شده است، اما توسعه هنر هوش مصنوعی به مدت دههها در حال انجام است.
در سال 1973، برنامه نقاشی هارولد کوهن با هوش مصنوعی به نام AARON، نقطه عطفی اولیه را رقم زد و نقاشیهای انتزاعی و پررنگی را خلق کرد. پیشگامان دیگری مانند رومن وروستکو، روشهای الگوریتمی را برای تقلید حرکات انسانی که قلم را در دست دارد، توسعه دادند. علیرغم تازگی این تلاشها، این تجربیات اولیه برای هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی هرگز به میزان وسیعی توجه یا پذیرش نیافت.
پیشرفت مدرن با استفاده از شبکههای متخاصم مولد (GAN) به دست آمده است. GAN ها دو شبکه عصبی را در مقابل یکدیگر قرار می دهند تا ایده های جدید را بر اساس داده های آموزشی شبکه تولید و نقد کنند. این پیادهسازی هوشمندانه یادگیری ماشینی امکان ایجاد تصاویر مصنوعی با کیفیت بالا را فراهم کرده است.
در سال 2018، پرتره ادموند دی بلامی که توسط هوش مصنوعی ساخته شده بود، به قیمت بیش از 400000 دلار در حراج خانه کریستی فروخته شد.
Edmond de Belamy توسط مجموعه هنری مستقر در پاریس بدیهی است به قیمت 432,500 دلار، 2018 فروخته شد
سال بعد، در سال 2019، آزمایشگاه هوش مصنوعی راتگرز هنر هوش مصنوعی را با نام "رامبراند بعدی" در یک مسابقه هنری در یوتا، مقام اول را کسب کرد و داوران را با توانایی خود در ایجاد یک "رامبراند" جدید به شگفت زد. این نقاشی بر اساس تحلیل آثار استاد هلندی ساخته شده بود.
سیستمهای تصویری مولد هوش مصنوعی امروزی نشاندهنده پیشرفتهای چشمگیری هستند. این پیشرفت سریع با استفاده از مجموعه دادههای گسترده و قدرت محاسباتی، توانایی ایجاد تصاویر واقعی از متن را داراست. این امر سؤالات زیادی را در مورد جوانب روح و هدف هنر مصنوعی به وجود میآورد.
تأثیر تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی بر هنرمندان و مجموعه داران
ظهور هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی تأثیرات گستردهای بر فرآیندهای هنری، دینامیک بازار و درک هنر به همراه دارد. برای هنرمندان انسانی، هوش مصنوعی منابع خلاقانه، همکاریها و الهامات جدید را ارائه میدهد. با این حال، برخی نگرانندهاند که هنر هوش مصنوعی ممکن است مهارتها و سبکهای سنتی را منسوخ کند یا به چالش بکشد. ارزش بازار و تقاضا برای هنر ممکن است با جایگزین شدن تدریجی با آثار تولید شده توسط هوش مصنوعی تغییر یابد.
علاقه مخاطبان نیز در حال تغییر است، به گونهای که برخی مشتاق به پذیرش ابداعات مشترک هوش مصنوعی هستند در حالی که برخی دیگر اصرار دارند که "هنر هوش مصنوعی هنر واقعی نیست". برای مالکان مجموعهها و سرمایهگذاران هنری، هوش مصنوعی مفاهیمی نظیر کمبود و اصالت را به چالش میکشد که به هنرهای زیبا ارزش ذاتی آن را میدهد.
مطالعات موردی هنرمندان معروفی چون رفیق آنادول نشان میدهد که از سیستمهای هوش مصنوعی برای ایجاد تاسیسات چند رسانهای جدید بهرهمند میشوند. هنرمندان دیگر نیز همچون جیسون آلن با برنده شدن در مسابقات هنری و بهرهگیری از هوش مصنوعی، موضوعات جذابی را به بحران میاندازند. در سال 2022، کریستی اولین پرترههای خود را که توسط الگوریتم ANNIE ساخته شده بود، به فروش رساند. پیشبینی میشود که بازار حراج هنر هوش مصنوعی به گسترش خواهد نیافت، اما همچنان ارزش لمس انسان را حفظ خواهد کرد - "انسان وان" Beeple با ترکیب الگوریتمی و صنایع دستی انسان در یک پروژه پویا فیزیکی NFT، مبلغ 28.9 میلیون دلار را به دست آورد.
هنر فیزیکی پویا «Human One» بیپل در سال 2021 به فروش 29 میلیون دلاری رسید.
همانطور که هوش مصنوعی به طور گستردهتری پذیرفته میشود، دیدگاهها نسبت به آن دچار تغییرات شدهاند. برخی از افراد این را به عنوان یک فرصت برای دموکراتیک شدن هنر میبینند، در حالی که دیگران از از دست دادن ایده منحصر به فرد بودن و اصالت نگران هستند. موزهها و گالریها نیز با چالشهایی مواجه هستند: آیا باید هنر ساخته شده توسط هوش مصنوعی به نمایش گذاشته شود؟ برخی این ایجادات هوش مصنوعی را ترسناک و بیروح میدانند. منتقدان بیشتر نیز استدلال میکنند که هنر هوش مصنوعی به سقف خلاقانهای میرسد - الگوریتمها ممکن است سبکهای موجود را به خوبی ترکیب کنند، اما نمیتوانند یک نوع بیان معنادار واقعی را که از زندگی به دست میآید، به تصویر بکشند.
پیامدهای اخلاقی و حقوقی
وقتی از اخلاق و قوانین مرتبط با هنر هوش مصنوعی حرف میزنیم، مسائل به پیچیدگی میافتد. برخی معتقدند که خلاقیتهای هوش مصنوعی هرگز نمیتوانند به عنوان "معتبر" تصویری از هنر محسوب شوند، زیرا این الگوریتمها از دادههای آموزشی موجود بر روی آثار انسانی کپی کردهاند. سوالاتی همچون اینکه چه کسی حق مالکیت معنوی بر آنچه هوش مصنوعی تولید میکند را هم مطرح میکنند. آیا شرکتهایی که پشت الگوریتمها هستند، حقوق مالکیت را دارند حتی اگر هنرمند انسانی در این تولید شرکت نکرده باشد؟ آیا نویسنده دستوری که الگوریتم اجرا میکند مالک آن است؟ تاکنون، هیچ اجماع جهانی در مورد این مسائل وجود ندارد و سیستمهای حقوقی در کشورهای مختلف اغلب به نتایج متفاوتی میرسند.
هم Midjourney و هم Stability.AI در حال حاضر با شکایتهایی در ایالات متحده به اتهام نقض حق چاپ و استفاده غیرمجاز از هنرمندان مواجه هستند. گروههای هنرمندان دیجیتال ادعا میکنند که ابزارهای تصویری که بر روی مقادیر زیادی از تصاویر آموزش داده شدهاند، آثاری ایجاد میکنند که مشتق از هنر یا "سبک" اصلی خود هنرمندان است و حقوق مالکیت معنوی را نقض میکنند. تصمیم دادگاه در این موارد میتواند تأثیرات گستردهای بر قوانین حق نشر در مورد هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی داشته باشد.
همچنین نگرانی وجود دارد که هوش مصنوعی ممکن است باعث بیکاری هنرمندان شود. اگر الگوریتمها قادر به تقلید سبکها و تولید "آثار" بیپایانی با کیفیت بالا باشند، آیا هنرمندان انسانی هنوز برای رقابت تلاش خواهند کرد؟ برخی اعتقاد دارند که هوش مصنوعی بیشتر به عنوان یک دستیار تلقی خواهد شد تا جایگزین. با این حال، این نگرانی ه
چشم انداز آینده
با نگاه به آینده، راههای بیپایانی برای تأثیر گذاری هوش مصنوعی در هنر وجود دارد. همانطور که الگوریتمها پیشرفت کرده و توانایی هنرمندان در آموزش "مدلها" سادهتر شده، ممکن است شاهد ایجاد امضاهای خلاقانه توسط هنرمندان هوش مصنوعی باشیم، به جای اینکه به تقلید از سبکهای موجود محدود شوند. این ممکن است منجر به شکلگیری یک هنر مشترک انسان و هوش مصنوعی شود یا حداقل ماشینها به عنوان شرکاء خلاق مشخص شوند تا به جای رقبا مطرح شوند. در حال حاضر، ممکن است یک هنرمند انسانی بتواند پرترهای از یک شخص، به عنوان مثال به سبک ون گوگ، ایجاد کند. این مکانیسم هنوز وجود ندارد، اما شاید در آینده یک هنرمند زنده بتواند به خاطر استفاده از سبک خود در ایجاد پرترهها، به مانند نحوه مدیریت حقوق دیجیتال در صنعت موسیقی، جبران شود.
با این حال، پیش از اینکه این اتفاق بیفتد، بسیاری از سوالات هنوز به پاسخ نیاز دارند. چگونگی تکامل مفاهیم اصالت و بیان در مورد هنر ساخته شده توسط الگوریتمها چگونه خواهد بود؟ آیا ممکن است هوش مصنوعی در توانایی فنی به سقفی برسد اما از جوهری که هنر را عمیقاً انسانی میکند، محروم باشد؟ همانطور که هنرمندان از این ابزارها استفاده میکنند، آیا الگوریتمها دیدگاههای آنها را افزایش یا محدود میکنند؟ آیا هنرمندان میتوانند از طریق سیستمهای حقوقی برای کسب حقوق بیشتر و سهم بیشتری از درآمد کار کنند؟ آیا سبک کاملاً جدیدی از هنر از هنرمندان انسانی به عنوان واکنشی به هوش مصنوعی ظاهر خواهد شد، همانطور که ظهور فناوریهای جدید مثل عکاسی منجر به ایجاد انواع جدیدی از جنبشهای هنری مدرن شده است.
تلاقی فناوری و خلاقیت امکانات بی پایانی را ارائه می دهد. با پیشرفت قابلیتهای هوش مصنوعی، مطمئناً شاهد تأثیرات عمیق، جابجایی و انطباق در سراسر دنیای هنر خواهیم بود.
نتیجه گیری
همانطور که هنر هوش مصنوعی به طور گستردهای پذیرفته شده و در دسترس قرار میگیرد، ما شاهد سوالات بیشتری در مورد پیامدهای قانونی، اخلاقی و خلاقانه این ابزارها هستیم.
در حالی که هنر هوش مصنوعی فرصتهای جدیدی را ایجاد میکند، خطراتی برای هنرهای سنتی و هنرمندان باقی میماند. مسیر پیش رو مستلزم اقتباس از سوی هنرمندان و علاقهمندان به هنر است. مانند هر فناوری مخرب، دردسرهای فزایندهای انتظار میرود و به همان اندازه که برای برخی از هنرمندان ناراحتکننده است، این دوره از تغییر نوید میدهد که قابلیتهای جدیدی را آشکار کند، زیرا خلاقیت انسان و ماشین در جایی در میانه قرار میگیرند.